کسب و کار نقاش 2019/09/6
 

از سه سال پیش نقاشی شغل رویایی من بود و هست. این‌که کار تمام وقتم نقاشی باشد و بتوانم از انجام دادن فعالیتی که به آن عشق می‌ورزم زندگی‌ام را بچرخانم و کمی هم پس‌انداز کنم. وقتی تصمیم گرفتم به سمت این هدف بروم نه چیز زیادی در مورد نقاشی می‌دانستم و نه این‌که چطور یک کسب و کار را مدیریت کنم. هنوز راه زیاد و فرصت‌های بیشتری برای یادگیری دارم ولی در این متن می‌خواهم گزارشی از نحوه‌ی کارم را به‌عنوان نقاش در دوسال اخیر ارائه دهم.

برای این‌که بتوانم تمام وقت نقاشی کنم، به جز خود نقاشی لازم است فعالیت‌های زیاد دیگری هم انجام دهم. نقاشی و فعالیت‌های مرتبط با آن را در پنج دسته‌بندی تقسیم می‌کنم. اولین قدم نگاه کردن به نقاشی به عنوان یک شغل است نه صرفا علاقه یا عشق. برای همین مهم است که به آن مثل یک کسب و کار واقعی نگاه کنم؛ مثل یک میوه‌فروش، کشاورز یا مدیرعامل شرکتی کوچک.

 
ریزتراکنش‌ها شامل درآمدها، مخارج و دسته‌بندی به همراه توضیحات جزئی برای هر ردیف

نگه داشتن اندازه

اولین و حیاتی‌ترین فعالیت برای هر کسب و کار نگه داشتن حساب و کتاب است. از روزی که تصمیم گرفتم به نقاشی به‌عنوان شغل نگاه کنم، تمام حساب‌های شخصی و کاری‌ام را از هم جدا کردم. درآمدهایی که کسب و کارم برایم کسب می‌کنند ربطی به زندگی مالی شخصی‌ام ندارند چون اگر این فاصله وجود نداشته باشد ممکن است به راحتی از منابع کاری‌ام برای زندگی شخصی‌ام سواستفاده کنم. به جایش اگر آخر ماه پولی به‌عنوان سود در حساب کاری‌ام بماند، طبق قراردادی که با خودم دارم به خودم حقوق می‌دهم و سپس این آزادی را دارم تا حقوقم را هرطور که دوست دارم خرج کنم.

حساب کتاب کمک می‌کند بدانی دخل و خرج کاری که می‌کنی چه نسبتی با هم دارند. درآمدها چگونه و از چه منابعی به‌دست می‌آیند و برای چه مصارفی خرج می‌شوند. برای این منظور اول باید یک حسابدار دقیق باشم و حساب درآمد و مخارجم را نگه‌دارم. درنتیجه درآمدها و مخارج را دسته‌بندی و ثبت کنم. سپس هر چندوقت یکبار گزارش‌هایی از نحوه‌ی دخل و خرج برای خودم بسازم.

نمودار هزینه‌ها در سال جاری به تفکیک دسته‌بندی

با این اطلاعات می‌فهمم دقیقا از چه قسمت‌هایی از کارم درآمد دارم و چه فعالیت‌هایی درآمدی کسب نمی‌کنند. همچنین می‌توانم با اطمینان بیشتری برای محصولاتم قیمت تعیین کنم تا هم درآمد کافی برای ادامه‌ی کار داشته باشم و هم به اندازه‌ای مناسب برای مخاطبینم برسم. درضمن می‌توانم با توجه به مخارج قبلی، هزینه‌ی پروژه‌های آینده‌ام را برآورد کنم و برای آن‌ها بودجه اختصاص دهم تا در میان کار به مشکل نخورم.

قسمتی از برآوردهای هزینه‌ی یک پروژه

با حساب کتاب، در مورد این‌که به چه کسانی چقدر مقروضم و از چه کسانی طلب‌کارم اشتباه نخواهم کرد. می‌توانم در طول سال، ماه‌هایی که درآمدم کم یا هزینه‌هایم زیاد هستند را شناسایی و برایشان برنامه ریزی کنم. برای خودم هدف‌های مالی تعیین کنم و سعی کنم به این اهداف برسم. همچنین برآوردی از دارایی‌های مادی و غیرمادی‌ام داشته باشم تا ارزش ریالی کسب و کارم را بسنجم.

حساب‌های دریافتنی و حساب‌های پرداختنی
 

بهترین نقاش

بعد از اطمینان از این‌که حساب‌ها جور هستند، مهمترین وظیفه این است که کارت را به بهترین شکل ممکن انجام بدهی. مقام هر کسب و کاری در ارزشی است که بوسیله‌ی محصولش می‌ُآفریند. در مورد من یعنی سعی کنی بهترین نقاشی باشم که می‌توانم باشم و بهترین نقاشی‌هایی را بکشم که می‌توانم بکشم. این یعنی در حوزه‌ی تخصصی‌ام تا جای ممکن به روز باشم و به بالاترین مهارت برسم.

برای همین باید دانش تئوری و تجربه‌ی عملی‌ام در نقاشی را به‌طور مداوم بهبود ببخشم و سعی کنم به چیزهایی که بلدم یا به آن‌ها عادت کرده‌ام بسنده نکنم. درنتیجه هر روز تمرین نقاشی کنم و در موردش مطالعه داشته باشم. ولی این هم می‌تواند کافی نباشد. باید سعی کنم بیشترین تعداد نقاشی ممکن را با بالاترین کیفیت ممکن بوجود بیاورم.

یکی از زیبایی‌های تقسیم کردن وظایف برای خود این است که وقتی داری وظایف مختلف را انجام می‌دهی می‌توانی با ذهنیتت متفاوتی به هرکدام نگاه کنی. در نتیجه چون قبلا با ذهنیتی دقیق خیالم از نظر حساب کتاب‌ها راحت شده، حالا می‌توانم با تمرکز بیشتری نقاشی کنم و تا جایی که دوست دارم ریخت و پاش کنم. این به نقاش بهتری بودنم کمک بزرگی می‌کند.

 

به‌اشتراک‌گذاری

حالا که از حساب‌هایم مطمئنم و تمام تلاشم را می‌کنم که بهترین نقاشی‌هایم را خلق کنم، وظیفه‌ام این است که نقاشی‌هایم را به دیگران نشان دهم. چون لذت خلق وقتی دوچندان می‌شود که محصولش را با بقیه به اشتراک بگذاری. برای همین بعد از تمام شدن هر نقاشی باید از آن به خوبی عکاسی و عکس‌ها را در آرشیوم دسته‌بندی کنم. سپس آن‌ها را به‌همراه توضیحات لازم در وب‌سایتم برای بازدید عموم قرار دهم تا هرکس که به خودم یا نقاشی‌هایم دسترسی ندارد بتواند از این طریق با کارم آشنا شود.

باید همین کار را در شبکه‌های اجتماعی هم انجام بدهم تا باز هم دسترسی به کارهایم را ساده‌تر کنم. این یعنی در اینستاگرام، فیسبوک، توییتر، تلگرام و پینترست به شکلی موثر حضور داشته باشم. این شبکه‌ها امکانات زیادی برای به‌اشتراک‌گذاری فعالیت‌های خلاقانه در اختیار افراد می‌گذارند.

شبکه‌های اجتماعی قدرت زیادی برای به‌اشتراک‌گذاری نقاشی‌ها با مخاطبین می‌دهند.

ساخت و مدیریت وب‌سایت و حضور موثر در شبکه‌های اجتماعی زمان و انرژی زیادی می‌طلبد. ولی این فقط در دنیای مجازی اتفاق می‌افتد. من فضای مناسبی برای نمایش کارهایم ندارم و استفاده از فضاهای اشتراکی برای نمایش کار (مثل گالری‌ها) مشکلات به‌خصوص خود را دارد که در شرایط خاص امکان‌پذیر است. از طرفی نقاشی فقط یک تصویر نیست که بتوان در صفحه‌ی گوشی یا لپ‌تاپ به‌طور کامل درکش کرد. نقاشی شئ‌ای فیزیک‌ست که برای درک کاملش نیازمند حضور مخاطب در محضر آن شئ است. درنتیجه راه حلی که به ذهن من رسیده این است که باید برای نمایش کارهایم، آن‌ها را بفروشم.

نقاشی فقط یک تصویر نیست

یک نقاشی که در خانه یا محل کاری نصب است در محضر افرادی قرار می‌گیرد که من هیچ‌وقت از طریق اینترنت یا نمایش نمی‌توانم به این افراد دسترسی داشته باشم. یک نقاشی که در خانه‌ای زندگی می‌کند در طول عمرش مورد توجه تمام افرادی که به آن خانواده در ارتباطند قرار می‌گیرد و این در به اشتراک‌گذاری ارزش بزرگی محسوب می‌شود. برای همین باید پروسه‌ی فروش کارهایم را تا حد ممکن آسان کنم و قیمت‌هایی تعین کنم که مخاطبینم، که بیشتر مربوط به قشر متوسط هستند، قادر به پرداخت آن مبالغش باشند.

چاپ هواپیما در خانه‌ی سارا

هر نقاشی فروخته شده درآمد کافی برای خلق چند نقاشی جدید را فراهم می‌کند. درنتیجه به‌اشتراک‌گذاری نقاشی‌ها برای متولد شدن نقاشی‌های جدید حیاتی است. برای رسیدن به این هدف باید آگاهی مخاطبینم در مورد فروش کارهایم را افزایش دهم و مدل‌های مختلفی برای پرداخت جلوی رویشان بگذارم.

نقشه پراکندگی نقاشی‌ها در تهران
 
کارهای آماده‌ی تحویل

تحویل

وقتی فردی یک نقاشی را خریداری می‌کند، نوبت این است که نقاشی صحیح و سالم و به شکلی زیبا به او تحویل داده شود. این فرد حامی پروسه‌ی خلاقانه‌ی من است. تصمیمش برای خریداری یکی از نقاشی‌هایم به من این حس را می‌دهد که کارم ارزشمند است. در کنارش این کمک را به من می‌کند تا با خیال راحت به نقاشی ادامه بدهم.

اکثر شرایط در محیط هنرمند دست به دست هم می‌دهند تا او را از خلق هنر بازدارند. از شرایط بد اقتصادی به طور کلی و ریسک بالای هنرمند بودن بگیر تا نگاه منفی نزدیکان هنرمند به شغل او. برای همین وجود داشتن و خلق شدن هنر همیشه مثل یک معجزه می‌ماند و یک پای ثابت این معجزه افرادی هستند که برای هنر هزینه می‌کنند. برای همین همیشه به همراه کارم برای حامیانم نامه‌ای می‌نویسم و بخاطر لطف بزرگی که در حقم کردند از آن‌ها سپاسگزاری می‌کنم.

همچنین برای هر کار فاکتوری درست می‌کنم که حساب کتابهایم راحت‌تر انجام شوند و رابطه‌ام با خریدار کمی رسمی‌تر شود. درضمن برای هر اثر یک گواهی اصالت که تضمین کند این نقاشی توسط من بوجود آمده و فقط یک نسخه از آن وجود دارد نیز درست می‌کنم. این‌طوری علاوه‌بر این‌که او با خریدش به من حس خوبی می‌دهد، من هم حمایت او را به شکلی رسمی‌تر تصدیق می‌کنم.

گواهی اصالت
 

گرداندن

این چهار فعالیت، هسته‌ی اصلی شغل من را تشکیل می‌دهند. کم‌کاری در هرکدام از آن‌ها باعث از بین رفتن تعادل مناسب در کسب و کارم می‌شود. برای همین به ذهنیت پنجمی احتیاج دارم که این چهار فعالیت را در کنار هم قرار دهد. باید بتوانم منابعم (مالی، زمانی و … ) را به درستی مدیریت کنم و برای روزهای پیش رو برنامه‌ریزی داشته باشم. یک نقاش جوان باید راه‌های رسیدن به پایداری در شغلش را پیدا کند و منابعش را در راستای این هدف به‌کار گیرد چون برای هر کسب و کار نوپایی، رسیدن به پایداری یکی از حیاتی‌ترین اهداف است.

پاسخ بعضی از سوالات در گرو این ذهنیت است. مثل این‌که کدام پروژه را می‌توانم الان انجام دهم و کدام را باید به آینده موکول کنم؟ کدام ایده چه زمانی فرصت عملی شدن را پیدا می‌کند؟ قید چه کارهایی را باید بزنم؟ چه زمانی به ریسک کردن احتیاج دارم و چه زمانی باید صبر کنم و به عقب برگردم. چطور می‌توانم تاثیر بحران‌های پیش رو که به دلیل نوپا بودن می‌توانند خطرناک باشند را حداقل کنم؟ چطور می‌توانم از فرصت‌هایی که به وجود می‌آیند حداکثر استفاده را ببرم؟

علاوه بر این باید بدانم که همیشه فاصله‌ام با شغلم را حفظ کنم. داشتن یک کسب و کار یکنفره می‌تواند به سادگی مرز بین شغل و زندگی را غیرقابل تشخیص کند. درنتیجه رعایت فاصله و تعیین حد و مرز شغل حیاتی است. چون آدم‌ها چه نقاش، میوه‌فروش، کشاورز یا هر شغل دیگری که دارند، مساوی با شغلشان نیستند پس باید مراقب باشند ارزش خودشان و دیگران را با موفقیت‌ها و شکست‌های شغلی برابر نکنند. شغل قسمتی از زندگی را شکل می‌دهد ولی کل زندگی نیست و باید مراقب باشی جای قسمت‌های دیگر مثل عشق و دوستی یا سلامت جسمی و روانی را نگیرد.

 

 

نکته‌ی ششم

اگر آدم دوستان یا خانواده‌ی خوبی نداشته باشد یا به هر دلیلی در سلامت جسمی یا روانی دچار کمبود شود، هیچ‌کدام از این فعالیت‌ها معنایی ندارند. من آنقدر خوش‌شانس هستم که در طول زندگی‌ام خانواده‌ای حامی و دوستان بسیار خوبی داشته‌ام که بسیاری از مشکلات را برایم ساده کرده‌اند. و همچنین بدن و ذهنم مشکل خاصی نداشته و همیشه این امیتاز را داشته‌ام که روی کارم تمرکز کنم. مدیریت کردن یک کسب‌ و کار سخت‌کوشی و هوشمندی زیادی می‌طلبد ولی من می‌دانم تعداد زیادی از آدم‌ها شانس خوب من را ندارند. و می‌دانم هر لحظه ممکن است این امتیازها را از دست بدهم. برای همین همیشه سعی می‌کنم برای این دو شکرگزار باشم و هیچ‌وقت فکر نکنم خودم به تنهایی با اراده‌ی خودم کاری انجام داده‌ام.

 

 

چاپ سلف‌پرتره در حال کار کردن

پارسال چاپی درست کردم که در آن خودم و پنج قسمت از پروسه‌ی کارم را، که این‌جا توضیح دادم به تصویر کشیدم. این‌جا می‌توانید این چاپ را ببینید. اگر خواستید می‌توانید یک نسخه از این چاپ را برای خودتان سفارش دهید. همچنین می‌توانید از آنجا به صفحه‌ی پروژه‌ی چاپم بروید و چاپ‌های دیگر این مجموعه را مشاهده کنید.

‌مشاهده‌ی قیمت و سفارش

Self-portrait while working- Etching, 25cm x 20cm

‌مشاهده‌ی قیمت و سفارش